نویسنده: عبدالحسین خسروپناه



 

شیطان پرستی در ایران

بسیاری از روزنامه ها و مجلات برای فروش بیشتر، اخباری درباره شیطان پرستی و گرایش جوانان به این فرقه و فرار دختران و پسران شیطان پرست منتشر می کنند که بیشتر آن ها دروغ و غیرواقعی است. وجود پارتی های غیراخلاقی، همراه با مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی و روابط نامشروع را نباید با شیطان پرستی مترادف دانست. بیشتر افرادی که در جامعه ایران با لباس و آرایش مو و صورت و تیپ شیطان پرستی ظاهر می شوند، با این گروه آشنا نیستند و فلسفه آن را نمی دانند؛ بلکه به تبعیت از مد و مدگرایی و تقلید از شوها و هنرمندان خارجی و حتی دوستان خود اقدام به مشابه ساختن ظاهر خود با آن ها می کنند. اما این تقلید کورکورانه و بدون فهم فلسفه شیطان پرستی نیز باعث شده در زمان کوتاهی این فرهنگ در جامعه ما هم ریشه دواند و پس از گذشت چند سال شاهد تغییر کلی در اعمال و رفتار و ظاهر و آداب اجتماعی برخی جوانان باشیم. گاهی هم میل به خودنمایی، انتقام جویی، لذت جویی، خودمختاری و به طور کلی نامناسب بودن و عدم کارایی کوشش های والدین و مدارس و رسانه ها در جهت جامعه پذیرکردن و کنترل جوانان، فرهنگ جوانی و روحیه کنجکاوی جوانان، تأثیر فزاینده گروه های هم سال و بعضاً گروه های هم سال بزه کار، فقدان منزلت اجتماعی روش و مناسب برای جوانان، ابهام هویت و نامطمئن بودن جایگاه اجتماعی آن ها می تواند زمینه ساز گرایش جوانان به رفتار بزهکارانه و گرایش به این گروه ها باشد. (1) جذب افراد جدید معمولاً از طریق اینترنت و پارتی ها و محافل دوستانه انجام می گیرد. این فرقه ها با سوء استفاده از خصلت های خاص جوانان و وعده های مطلوب به آن ها و همچنین ارائه آزادی و بی بند و باری جنسی و روابط نامشروع و شبیه سازی خود به جنس مخالف و استفاده از مواد مخدر و توهم زا و مشروبات الکلی و ... محیطی ظاهراً مورد پسند جوانان را فراهم آورده و آن ها را ترغیب و تشویق به شرکت در این مجالس و عضویت در این گروه ها می نماید. البته در دسترس بودن لباس های مخصوص این گروه ها و یا آرم های مختلفی که به عنوان گردن بند و دست بند و انگشتر از آن استفاده می نمایند و نوع خاص لباس پوشیدن و راه رفتن و حتی اشارت و علائم خاص که به «سلام شیطانی» معروف است همه و همه در گسترش این تفکر جدید کمک می نماید. اجرای کنسرت های راک و متال ایرانی با مجوز، می تواند زمینه ساز گسترش این گروه باشد. پوشیدن لباس سیاه، بلند کردن موی سر، رنگ کردن موها، آرایش صورت، لباس های پاره، گردن بندهای صلیب واژگون و اسکلت و ستاره پنج پر و بز بافومت و ... و نقاشی روی بدن و موارد مشابه از خصوصیات ظاهری این گروه ها می باشد که کم کم این عوامل بر روی طرز تفکر و فرهنگ جوانان اثر گذاشته و با الگوپذیری از افراد مرجع مثل هنرمندان، فوتبالیست ها، رجال سیاسی و ... زمینه مساعدتری برای پذیرش این افکار و ایجاد تجانس و قرابت آن ها با این تفکر ایجاد می گردد. (2)
به نظر نگارنده شیطان پرستی در جهان و ایران، زاییده لذت گرایی و ناکامی های شخصیتی و شخصیت زدگی است. تحقیقات آماری و میدانی نشان می دهد که جوانانی که از خانواده بریده اند و محبت اعتدالی نیافتند و جویای توجه دیگرانند و یا به شدت طالب لذت گرایی از نوع حیوانی هستند، برای ارضای نیاز خود به سراغ جریان های منحرفی چون شیطان پرستی می روند.

پیامدهای شیطان پرستی

شیطان پرستی مدرن را نباید یک تنوع و سرگرمی دانست. باید پدران و مادران، انحراف و خطر این پدیده را جدی بگیرند و به پیامدهای آن توجّه ویژه ای داشته باشند. مهم ترین پیامدهای شیطان پرستی مدرن، پوچ گرایی و هیچ انگاری و حیرت و سرگردانی و بی معنایی در زندگی است که جوانان را به خودکشی و دگرگشی می کشاند. گروه های شیطان پرست با فریب دادن جوانان و دعوت آن ها به مجالس پارتی و خوردن مشروبات الکلی و قرص های روان گردان و مصرف حشیش و سایر مواد مخدر، آن ها را از خود بی خود کرده و با رفتارهای توهین آمیز به مقدسات دینی و گفتار کفرآلود، ایمان و اعتقادات آن ها را ربوده به طوری که آنان با زدن رگ های خود، در نهایت به کام مرگ فرو می روند. اینک به گزارش پاره ای از انحرافات رتفاری این جریان توجه فرمایید:
1- به گزارش روزنامه ایران، شش جوان شرور با اسامی خاص: دنی پطروسیان، پیمان ابلیس، امیر مخوف، میلونی خفاش، علی دزد، علی اسلش، با تبلیغ شیطان پرستی به اغفال دختران و پسران 22 تا 26 ساله 104 پرداخته و دختران فراری و زنان سر گردان را جذب کرده و با به دام انداختن دختران پول دار، در پارتی ها از آن ها به صورت مخفیانه فیلم برمی دارند تا دختران را تسلیم خواسته های شوم خود کنند و مخارج خانه های شیطان پرستان را تأمین نمایند.
2- رهبر گروه شیطان پرستی در مصر، شخصی به نام عماد الدین حمدی با لقب خدمت گزار شیطان در بازجویی گفت: «شیطان را فراخوانده و با او گفت و گو کرده و اعضا را به گورستان قاهره می برد، اجساد مردگان را از قبرها بیرون آورده و صلیب شکسته و ستاره شش پر داوودی و ستاره پنج پر را در جسد مرده فرو می کردند و دور او می چرخیدند. گربه ماده یا سگ را ذبح می کردند و خون آن ها را به صورت و دست ها می مالیدند تا شیطان راضی شود.»
3- دختری به نام ندا در مصاحبه اینترنتی، چگونگی ورود خود به این گروه را چنین تشریح کرد: «تقریباً هفده سال داشتم و به خاطر شرایط سنی که داشتم بیشتر وقت خود را در پارتی ها می گذراندم و در همان جا بود که با پسری به نام هامون آشنا شدم و فهمیدم که او یک شیطان پرست است. به پیشنهاد او در مجالس شیطان پرستان، شرکت کردم. در آن جا ابتدا باید کارهایی را برای عضویت در این گروه انجام می دادم که بسیاری از آنها بسیار وحشتناک بود.»
4- در مصاحبه دیگری که از طریق اینترنت با یکی از رهبران این گروه صورت گرفت، وی در مورد قوانین گروه چنین گفت: «پسرها موظف به تراشیدن سر هستند و باید در مراسم مذهبی، ماسکی از چهره شیطان، بر صورت خو داشته باشند. مراسم مذهبی، هفته ای یک بار و در یک شب خاص انجام می شود که در آن به تفریح و رقص می پردازیم. هزینه های ما معمولاً از پول های دزدی تأمین می شود و مقداری از آن هم از اعضای جدید گرفته می شود. افراد ما، علامت مخصوصی دارند که همه شیطان پرستان از آن علامت استفاده می نمایند. یکی از شرایط گروه ما این است که وقتی دختر جوانی عضو گروه ما شد توسط سرپرست گروه با او آمیزش می شود و به وسیله این کار او خود را وقف شیطان می کند و با شیطان پیمان می بندد. یکی دیگر از مجالس مذهبی که ما که همه اعضا باید در آن حضور داشته باشند بدین صورت است که همه چراغ ها خاموش می شود و هر کس شمعی برای خود در دست می گیرد و تا زمان خاموش شدن شمع ها آن ها به عبادت می پردازند و هر کس شمعش دیرتر از دیگران خاموش شود نشانگر تقرب بیشتر او به شیطان است و شیطان به او نظر خاصی دارد و بعد از آن تا صبح به مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی پرداخته و از جمله کارهایی که جهت جلب رضایت شیطان انجام می پذیرد، سکس گروهی و آن هم به بدترین و وحشیانه ترین شکل می باشد. کارهایی که ما برای مجازات افراد گروه انجام می دهیم عبارت است از: جداکردن یا مجروح کردن بعضی از اعضای بدن آن ها که این کار بسیار مورد پسند شیطان است و ما مجبور به پیروی از شیطان هستیم.»
5- زوج جوان اعتراف کردند که به دستور شیطان، مرد را در آپارتمان خود با برگزاری آیین شیطانی به ضرب 666 ضربه چاقو به قتل رسانده اند. مقتول، فرانک هاکرز، 33 ساله که گفته می شود از هواداران گروه بیتل ها بوده است، ابتدا با ضربه یک چکش به جمجمه اش از هوش رفته است. سپس 666 ضربه چاقو به بدنش زده شده و سرانجام در قفسه سینه دریده شده اش یک ستاره پنج ضلعی قرار داده شده است. وقتی که مأموران او را در آپارتمان پیدا کردند، بر بدن تکه پاره اش نوری می تابید که از چراغ هایی که عموماً در قبرستان ها استفاده می شود پرتو می افکند. نوری که هم جسد را روشن می کرد و هم انبوه جمجمه ها و استخوان هایی را که پیرامون او گردآوری شده و به طرز مخصوصی چیده شده بود. مأموران پلیس نتوانستند از روی چهره، وی را شناسایی کنند و سرانجام از روی DNA موفق به شناسایی شدند. دانیل روداس و همسرش مانوئلا به جرم ارتکاب به قتل محکوم شدند. مانوئلا در دادگاه گفت: ما در زمان قتل تنها نبودیم، حضور قدرت مندی، ما را احاطه کرده بود. مانوئلا در سفری در انگلستان به جمع شیطان پرستان پیوسته و اولین بار در 14 سالگی با او ارتباط برقرار کرده است. او سال ها در لندن در یک کلوپ به نام «گزنده ها» که اعضای آن را شیطان پرستان تشکیل می دادند، کار می کرده است. مانوئلا گفت: «ما خون انسان های زنده را می نوشیدیم و روی قبرها می خوابیدیم». اولین ملاقات دانیل و مانوئلا در قبرستانی در «رکلینگ هاوزن» انجام شد. روز ششم ششمین ماه میلادی، ازدواج دو شیطان پرست رقم خورد. زوج شیطان پرست هیچ پشیمانی از خود نشان ندادند و ادعا کردند که مقتول به بهترین نقطه دنیا «کنار شیطان» رفته است. آن ها گفتند که مسئول قتل فرانک کرز نبوده اند؛ چرا که به دستور شیطان این کار را می کرده اند. دادگاه محکومیت حبس ابد را برای مجرمین با این ادعا رد کرد که هر دو به لحاظ روانی مریض هستند و نمی توانند مسئول کرده هایشان باشند. گفته می شود در طول برگزاری دادگاه بسیاری از شیطان پرستان-طی نامه هایی حمایت خود را از روداس اعلام کردند.
6- مردی 37 ساله به نام «راسل جی.اسمیت» به علت اعمال جنسی با کودکان در شهر وودبریچ از ایالت دورگان آمریکا دستگیر شد. وی اعتقاد داشت که هتک ناموس قسمتی از آیین مذهبی وی است. پلیس، منزل وی را جست و جو کرد و لباس زیر یک کودک را یافت. اسمیت این اعمال خود را به آیین مذهبی اش مربوط می کند. پرونده ی وی برای بررسی های بیشتر به مقامات قضایی بالاتری ارجاع داده شده است.
7- کلیسای اسکاتلند در خطاب به مردم، نسبت به فعالیت های نیرهای پلید و شیطانی اخطار کرد. در این اخطاریه همچنین توصیه امور مؤثر برای رهایی از این نیروها و جلوگیری از تسلط بر روح و روان و ایجاد بیماری های روحی و روانی آورده شده است. در این مصوبه از وجود فعالیت رو به گسترش نیروهای پلید به عنوان لکه ننگ و عامل بیماری های روحی سخن به میان آمده و بر لزوم اجرای مراسم دعا و نیایش به عنوان راهی برای شفایابی، تأکید شده است. بیش از 66% از اعضای هیئت امنای کلیسای اسکاتلند، به وجود نیروهای پلید و شیطانی معتقدند و تأثیر و نفوذ این نیروها بر مردم را یک حقیقت عینی می دانند. از این رو فتوایی بر ضرورت استفاده از مراسم جن گیری در مواقع لزوم، از طرف این کلیسا صادر شده است. آقای «ریچارد نودیس» عضو انجمن سلامت روح و روان اسکاتلند نیز با ذکر دستورالعمل هایی برای حفظ سلامتی روح و روان مردم، بعضی از مراسم قرون وسطایی را در رابطه با جن گیری بیان و بر ضرورت به کارگیری آن ها تأکید می کرد.
8- اهالی روستایی به نام میوتار در منطقه زیمباوه از عملکرد شیطان پرستان در بیم و هراس هستند. گفته می شود یک گروه شیطانی در این منطقه ظرف مدت کم تر از یک هفته، چهار نفر را به قتل رسانده اند. قاتلین ابتدا با تزریق داروی ناشناخته به بدن قربانیان از مقاومت بدن آن ها کاسته و آن ها را تضعیف می کردند و سپس با استفاده از سرنگ اقدام به مکیدن خون آنها می نمودند.
9- در راستای قتل دو جوان 19 ساله و 16 ساله توسط چهار شیطان پرست، رئیس دادگاه ایتالیا شیطان پرستان را محکوم کرد. این دو نوجوان آخرین بار در ژانویه 1998 دیده شدند و هر دو در مراسم شیطان پرستی به شکلی حیوانی و با چاقو و تبر به قتل رسیدند. یکی از این دو نفر، عضو یکی از گروه های موسیقی هوی متال بودند. به گزارش خبرگزاری رویتر این قتل یکی از فجیع ترین قتل هایی است که در ایتالیا دیده شده است.
10- شیطان پرستان در قاهره مصر، اجساد مردگان را از قبرها بیرون می آوردند؛ و اگر حیوانی برای قربانی پیدا نمی کردند دست خود را زخمی می کردند تا خون جاری شود و به صورت خود می مالیدند و نسخه ای از قرآن را پاره می کردند و صلیب شکسته و ستاره شش پر داوودی یا ستاره پنج پر را در جسد مرده فرو می کردند و سپس برای نزدیکی با شیطان دور آن می گشتند. هم چنین قربانی هایی برای شیطان تقدیم می کردند از قبیل گربه ماده یا سگ که پس از کشتن آن، خونش را به صورت ها و دست های خود می مالیدند و در یک دایره می چرخیدند تا شیطان از آن ها راضی باشد.
11- جادوگران هندوستان در ایالت شرقی جارخند، موجوداتی افسانه ای نیستند که کلاه های مشکی به سر کنند و عصاهایی داشته باشند که از آن ها ستاره بیرون بیاید بلکه افراد منفور جامعه هستند که هیچ کس به آنها کمک نمی کند و اغلب مردم از آن ها می ترسند. در مناطق قبیله ای حتی زنان اکثراً بیوه هستند و بر این باورند که اگر کودکی را قربانی کنند صاحب فرزند پسر می شوند. برخی از این جادوگران، از جادوی سیاه برای درمان بیماری استفاده می کنند. «اوخاس» ها پزشکان جادوگری هستند که از آن ها به بدنامی یاد می شود. یکی از افراد روستا می گوید: «نمی توانید تصورش را بکنید وضعیت زنانی که متهّم به جادوگری می شوند چیست. حتی آن ها را مجبور به خوردن مدفوع انسان ها می کنند.» از سال 2001 قانونی از سوی دولت هند در برابر جادوگران به اجرا درآمد که هدفش جلوگیری از اجرای جادوی سیاه در این کشور بود. در جارخند در سال 2001، 154 مورد و در سال 2002، 200 مورد جادوگری وجودداشت ولی هنگامی که پای این افراد به دادگاه رسید، تنها 10% آن ها کارشان به مجازات کشید چون کسی حاضر نبود شهادتی در مورد اعمال جادوگرانه آنها بدهد؛ زیرا مردم از شهادت دادن علیه جادوگران می ترسند. اگر شخصی به جادوگری پولی بدهد، شش ماه زندانی و 2000 روپیه جریمه می شود و اگر کسی به جرم جادوگری دستگیر شود، یک سال زندانی و 3000 روپیه جریمه می گردد.
12- پلیس ایتالیا پس از یافتن اجساد دو دختر 16 و 19 ساله به جنایت یک گروه هوی متال و شیطان پرست پی برده و اعضای این گروه دستگر نمود. باقی مانده اجساد این دو دختر، هنگامی کشف شد که یکی از اعضای این گروه که در رابطه با قتلی دستگیر شده بود به همکاری با پلیس پرداخت. این افراد ملقب به گروهی با نام (درندگان شیطان) بودند و هر دختر را پس از این که ربودند در جنگلی در حومه میلان و طی مراسم آیین شیطانی به قتل رساندند. علت کشتن این دختران این بوده است که مارنیو 19 ساله برای شیطان پرستان تجسم حضرت مریم (س) بوده است. پلیس در جست و جوی خانه این شیطان پرستان، اتاقی را پیدا کرده که با پرده های سیاه و شمع و یک اسکلت بدلی، تزئین شده بود و آن جا به مراسم مذهبی خود می پرداختند. پیامدهای منفی شیطان پرستی سبب شد تا دانشجویان کالج کوچکی در کنتاکی به شدت از شماره تلفن خود که ارقام 666 در آن است ناراضی شوند. دانشجویان کالجی در کنتاکی آمریکا تقاضای تعویض شماره تلفن خود را کردند و در این کالج که تعالیم مقدس را می آموزند از این که پیش شماره شان با 666 شروع می شود ناراحت هستند و می گویند: که ما یک کالج تعالیم مقدس هستیم و نباید هیچ نشانه ای از شیطان در ما مشاهده شود. رئیس این کالج از شرکت تلفن خواسته است که شماره تلفن 666 را تعویض کند. (3)
شیطان پرستان برای جذب جوانان از شیوه هایی مانند: انتشار سی دی، کاست و پوستر مربوط به خوانندگان بلک متال، گسترش سایت ها و وبلاگ ها، ماهواره، تبلیغ و اطلاع رسانی از طریق پارتی های شبانه و گفت و گوهای دوستانه علی الخصوص در مناطق مرفه شهرهای تهران، شیراز و تبلیغ در تالارهای گفت و گوهای مجازی استفاده می کنند.

فرقه یزیدیه

فرقه یزیدیه یکی از فرقه های معروف به شیطان پرستی است، عنوانی که یزیدیان برای خود نمی پسندند. این طایفه در کشورهایی مانند: عراق، ترکیه، ایران، سوریه و قفقاز زندگی می کنند. اگر چه آمار رسمی و مشخصی در مورد آنان در دست نیست، اما شمار آنان در مجموع این کشورها تا پانصد هزار نفر برآورده می شود که حدود دویست هزار نفر از آنان در عراق زندگی می کنند. یزیدیان، قرن ها در روستاهای دورافتاده و در انزوا زیسته اند. برخی از مورخان ادیان بر این باورند که شیطان پرستی برچسبی است که پیروان ادیان جدیدتر به کسانی که همچنان به ادیان قدیمی تر باور داشتند، می زدند و خدایان آنان را شیطان و منشأ شر، خطاب می کردند، همان گونه که مسیحیان اروپا، در مورد اروپاییانی که به باورهای پیشین خود باقی مانده بودند، چنین کردند. یزیدیان بر این باورند که قدمت کیش آنان به زمان پیدایش بشر باز می گردد و خود را از نسل آدم می دانند و نه از نسل حوا؛ در حالی که در باور ادیان ابراهیمی، بشر حاصل ازدواج آدم و حوا است، ولی یزیدیان، خود را حاصل پسری می دانند که از بذر کشت شده توسط آدم، پدید آمد و سپس با حوریه ای وصلت کرد. بدین ترتیب، یزیدیان خود را تافته ای جدابافته می دانند که نباید با دیگر اقوام وصلت کنند و دیگر ابنای بشر را به کیش خود بپذیرند. به همین جهت، وقتی دختری یزیدی با پسری مسلمانی از خانه گریخت، خویشاوندانش او را گرفتند و سنگسار کردند. با تمام این جدایی پیشگی، یزیدیان از تبار دیگر کردهایی اند که در جوارشان زندگی می کنند و با زبان آن ها که گویش کرمانجی (کردی شمالی) می باشد، صحبت می کنند. با وجود آن که در باور یزیدی، دین آنان پیشینه ای به قدمت تاریخ بشر دارد؛ اما مورخان، کیش یزیدی را در شمار دیگر فرقه های طبقه بندی می کنند که پس از اسلام، به نیّت احیای سنت های پیشنیان و با انگیزه حفظ و بازیافت هویت تاریخی در نقاط مختلف خاورمیانه زاییده شدند و رشد کردند، هر چند بنیانگذارانشان صوفیان مسلمان بودند. علویان، کاکه ای ها (اهل حق) و شیدلی ها که همگی در مناطق کردنشین ایران، عراق، ترکیه، سوریه و نواحی همجوارشان زندگی می کنند، از این دسته مذاهب به شمار می روند و همگی این وجه مشترک را دارند که از سویی آداب نیایش جمعی شان همچون نذر و نیاز و قربانی به یکدیگر شباهت دارند و با صوفیان مسلمان مشترک است و دیگر این که، گرچه یزیدیان پیروانی از میان ترکان و اعراب هم یافته اند، اما مرکز عمده نشو و نمایشان کردستان بوده و فرهنگ و زبان کُردی، رکن مهمی از آیین آنان را تشکیل می دهد. نزدیک ترین ها به یزیدیان، چه در باور و اساطیر، همچون اعتقاد به ملائک هفت گانه و تناسخ و چه در سنّت ها و آیین ها، طایفه «یارسان» اند که در عراق، کاکه ای و در ایران، اهل حق نامیده می شوند که بسیاری از ایرانیان آنان را با عنوان «علی اللهی» می شناسند، نامی که همچون «شیطان پرست» برای یزیدیان، مورد پسند آنان نیست. پاره ای از بیرون اهل حق نیز در مورد شیطان نگرشی همچون یزیدیان دارند، یزیدیان نیز به اهل حق احساس نزدیکی می کنند و آنان را در جمع خود شرکت می دهند، اما با آنان وصلت نمی کنند.
اکثریت اهل حق همچون یزیدیان، درمجموعه کُردهای ایرانی و عراقی و قفقازی قرار دارند، اما این آیین در میان ترکان نیز پیرو دارد و شمار اندکی از یزیدیان عربند. دولت مرکزی در زمان حکومت صدام حسین در عراق، کوشید با انگشت نهادن بر همین اقلیت عرب و عرب بودن بانی کیش یزیدی و عرب تبار قلمداد کردن دیگر یزیدیان، آنان را به سوی خود جلب کرده و به عنوان اهرمی بر ضد دیگر کُردها که رکن عمده ای از ناراضیان حکومت حزب بعث را تشکیل می دادند، استفاده کند. اما پاره ای از جوانان یزیدی هم بودند که صرف نظر از باورهای اجدادی خود مبنی بر دوری گزیدن از پیروان دیگر ادیان، وارد جنبش های چپ گرا در میان کُردهای عراقی شدند و در صف پیش مرگان با حکومت صدام حسین جنگیدند. خانواده های آنان نیز چون بسیاری دیگر از کردهای عراق آماج حملات انتقام جویانه ارتش صدام قرار گرفتند و خانمان خود را از دست دادند. با تشکیل حکومت خودمختار کُرد در شمال عراق و برپایی مجلس قانون گذاری محلی در این منطقه، یزیدیان برای نخستین بار در قانون گذاری و حکومت سهیم شده و نمایندگانی در مجلس محلی و همچنین مجلس ملی عراق وارد ساختند. نخستین یزیدی ای که قانونگذار شد، در عراق و در کشورهای اسلامی و عربی نبود، بلکه دختر جوانی بود در آلمان که از سوی حزب سوسیال دموکرات این کشور به پارلمان اروپا راه یافت. فلک ناز اوجا که در سن 22 سالگی، نماینده پارلمان اروپا شد، در خانواده ای کُرد یزیدی از ترکیه در آلمان متولد شده و روابط نزدیکی با گروه های کُرد ترکیه داشت. گفته می شود در آلمان سی هزار یزیدی زندگی می کنند که عمدتاً از پناهندگان کُرد عراقی و ترکیه ای اند و بزرگ ترین جامعه یزیدی در خارج از قلمرو اجدادی شان را تشکیل می دهند.

مفهوم واژه یزیدی

گروهی، یزیدیان را به یزید بن معاویه و گروهی به یزید بن انیسه یکی از خوارج نهروان نسبت داده اند و عده ای کلمه یزیدیه را مشتق از لفظ یزد یکی از شهرهای ایران و مرکز دین مجوس دانسته اند. گروهی دیگر کیش یزیدیه را صورت دگرگون شده دین زرتشتی شمرده و لفظ یزید را از ریشه «ایزد» و «یزدان» دانسته اند. عناصری همچون ستایش خورشید و آتش در این آیین نشانه هایی از باورهای باستانی ایرانیان، مهرپرستی و دین زرتشت دارد. واژه یزیدی بر اساس برخی از دیدگاه ها، مشتق از کلمه «ایزد» است که در پارسی باستان به معنای «دین خدایی» است. البته حق آن است که کلمه ایزدان یک لغت کُردی به معنای الله تبارک و تعالی است و یزیدیه، مشتق از ایزدان است. شاید هم مشتق از «یازدا» به معنای خالق یا مبتکر باشد. (4)

پیشینه یزیدیه

این دین پیش از ورود اسلام در مناطق یادشده، وجود داشته و تحت تأثیر ادیان رتشتی و مانوی قرار رفته و عقاید مهرپرستانه و ثنویت رتشتی بر آنان تأثیر داشته اند. تأثیراتی از دین یهود و فرقه «نسطوری» و عقاید صوفیه (پس از اسلام) نیز در منابع بر شمرده شده اند. در منابع مربوط به فرقه های اسلامی آن را فرقه ای از جمله غلاه شیعه دانسته اند. اهل این کیش، به وسیله شیخ عدی بن مسافر اموی که عوام وی را «شیخ عادی» می نامند؛ مسلمان شدند. بعضی گویند که ایشان به دلیل تشابه نام یزید با کیش خود، او را امام و قدیس خود دانسته و حتی وی را به مقام الوهیت رسانده اند. آرامگاه شیخ عدی بن مسافر در روستای لالش در 36 کیلومتری موصل قبله گاه یزیدیان به شمار می رود. نام کامل و کنیه شیخ عدی «شرف الدین ابوالفضائل عدی بن مسافر بن اسماعیل بن موسی بن مروان بن حسن بن مروان»، منسوب به مروان بن حکم است و مورخان در امویت او اتفاق نظر دارند و او را مردی صالح و باتقوا دانسته اند که در بعلبک لبنان به دنیا آمده است و بعدها در کوهستان حکاری در کردستان و موصل سکنی گزیده است. در این زمان او به «شیخ عدی حکاری» موسوم می گردد. او بین سال 555 تا 558 هجری قمری در حالی که نزدیک به 90 سال سن داشته است از دنیا می رود و وی را در زاویه خود در حکاری دفن می کنند. مقبره او در نزدیکی اربیل (هه ولیر) واقع است و بر روی سنگ قبر وی چنین نوشته شده است: بسم الله الرحمن الرحیم خالق السماء و الارض، اخفض هذه المنزل محل الشیخ العدی الحکاری، شیخ یزیدیه.

اعتقادات احکام و مناسک یزیدیه

احمد تیمور یاشا، اولین دانشمندی است که توجه محققان را به این فرقه جلب کرده است. وی در کتاب «الیَزیدیه و مَنشاء نِحلتهم» به این مسأله اشاره می کند که از این قوم پیش از قرن ششم هجری قمری نامی در تاریخ نیامده است. این زمان همان زمانی است که شیخ عدی به میان آن ها آمده و طریقه «عدویه» را در میان آن ها بنیان نهاده است. رئوس اصول عقاید و مناسک یزیدیان را که از ادیان مختلف مانند زرتشت و مسیحیت و یهودیت گرفته شده با توجه به دو کتاب اساسی آنان به نام «جلوه» و «مصحف رش یا کتاب سیاه» و نامه ای که از سوی بزرگان در سال 1211 ه.ق، به دیار عثمانی نوشته اند و کتابی که یکی از امرای یزیدیه سنجار تألیف کرده، عبارتند از:
1- «ابوسعید محمد بن عبدالکریم سمعانی» (درگذشته به سال 562 هجری قمری) در کتاب «الانساب» می نویسد: «جماعت بسیاری را در عراق در کوهستان حلوان و نواحی آن دیدم که یزیدی بودند و در دیرهای آن جا به صورت مردم زاهد اقامت داشتند و گِلی به نام «حال» می خوردند. این گل را برای تبرک از مرقد شیخ عدی برمی دارند و آن را با نان خمیر می کنند و به صورت قرص در آورده و گاه گاه می خورند و آن را «برات» می نامند.»
2- شیطان در باور یزیدیان، دشمن اصلی بشریت نیست، بلکه مقرب ترین فرشته خداوند و نخستین آفریده اوست و ملک طاووس نام دارد؛ فرشته ای که خداوند تنها با این انگیزه به او فرمان داد به آدم سجده کند که او را بسنجد و هنگامی که از او سجده کردن سرباز زد، بر تقربش به درگاه الهی افزوده شد و خداوند اداره جهان را به وی سپرد.
3- اعتقاد به تناسخ و سیر تکاملی روح از طریق زایش های پی در پی و دمیده شدن در کالبدهای پیاپی، یزیدیان را با مسالک شرقی پیوند می دهد.
4- یزیدیان همچون مسلمانان روزانه پنج بار به شیوه خود نماز می گذارند، اما قبله شان در چهار بار از این نمازهای پنجگانه، خورشید است و در نیم روز، مقبره شیخ عدی بن مسافر، بنیانگذار کیش یزیدی است. مقبره شیخ عدی، قبله گاه یزیدیان است. روزه نزد یزیدیه اختلاف زیادی با مسلمانان ندارد و نیت و عقل و بلوغ و صحت را شرط آن و طعام و شراب و دخان و هر امر لذت بخش برای نفس و جماع و کفر و نفاس را مبطلات روزه می دانند ولی حیض، روزه را باطل نمی سازد. انواع روزه در این کیش عبارت است از: صوم یزید که صوم عام و اساس و رکن دوم دیانت یزیدیه و عدد آن، سه روز است و صوم خضر الیاس و صوم الاربعینیه.(5)
5- هر یزیدی در صورت توانایی باید در طول عمرش دست کم، یک بار به زیارت آرامگاه «عدی بن مسافر» برود. موسم این حج، تابستان است. در کنار قبله گاه یزیدیان، چشمه گاه مقدسی قرار دارد که زمزم خوانده می شود، کوهی هم در آنجا وجود دارد که نامش را عرفات نهاده اند، در آنجا پلی، به نام پل صراط، نیز وجود دارد، یزیدیان در موسم زیارت، گاوی را هم قربانی می کنند.
6- یزیدیان همچون صوفیان در مراسم خود به ذکر و سماع می پردازند.
7- «یزیدیان» هم مثل بسیاری از پیروان فلسفه یونان و آیین باستانی اعتقاد دارند که «جهان و هر چه در او هست» از چهار عنصر اصلی یعنی «آب، باد، خاک و آتش» ترکیب یافته است. خداوند، مطابق باور ادیان سامی، انسان را از آب و خاک آفرید در حالی که فرشتگان درگاه ابدیت همه از جنس آتشند؛ و آتش به باور آنها بر گل (ممزوج آب و خاک) ارجحیت دارد. از این رو، وقتی خداوند از همه فرشتگان بارگاهش (از جمله ملک مقرب، طاووس) می خواهد که در مقابل ساخته دست او، آدم، تعظیم کننده، ملک طاووس «شیطان» به اعتقاد یزیدیان از این دستور نابه جای ایزدی سرمی پیچد و از همان زمان به شورش می گذارد، شورشی که تا روز حشر ادامه خواهد داشت و یزیدیان آن را شورشی بر حق و از روی حکمت خدا می دانند به همین دلیل، شیطان را لعن نمی کنند و معتقدند که در آخرالزمان او مشمول لطف و بخشش پروردگار خواهد گشت.
8- برخی از محققان و متکلمان اسلامی آن ها را به دلیل باور به نسخ اسلام در آخرالزمان، جزو غالیان دانسته اند.
9- یزیدیان به هفت فرشته یا آفریدگار معتقدند و گویند خداوند نخست در سفیدی را از سر خود به وجود آورد و بعد پرنده ای آفرید و آن گاه پیش از خلقت زمین و آسمان آن هفت فرشته را در هفت روز هفته (از یکشنبه تا شنبه) خلق کرد بدین ترتیب: 1- عزرائیل، که همان طاووس ملک و رئیس همه فرشته هاست 2- دردائیل که همان شیخ حسن است 3- اسرافیل که همان شیخ شمس الدین است 4- میکائیل که همان شیخ ابوبکر است 5- جبرائیل که همان سجادین است 6- شمنائیل که همان ناصرالدین است 7- نورائیل که همان فخرالدین است. (6) یزیدیان برای ملک طاوس مقامی والا قائلند (برخلاف بیشتر ادیان) و آن را واسطه آفریدگار در آفرینش جهان می دانند و خصوصیاتی بر آن قائلند که با خصوصیات شیطان مطابقت دارد و بیشتر بدین جهت به شیطان پرست ها معروف شده اند.
10- شیخ عدی بن مسافر را شخصیتی بزرگ می دانند و کرامات و معجزات بی شماری بدو نسبت می دهند و قبر او را زیارتگاه خود قرار داده اند و گویند هر یزیدی باید مقداری از خاک قبر و لباس او را همراه داشته باشد. عیدی به نام شیخ عدی یا عید کبیر نام دارند که به مقبره شیخ می روند و سه روز روزه می گیرند و نیز در عید قربان (همان دهم ذیحجه) و در عید بزرگ عمومی اواخر شهریور بر مزار او حاضر می شوند تا گناهانشان پاک گردد، و گویند شیخ عدی نماز و روزه آن ها را به عهده گرفته و سرانجام هم آن ها را به بهشت خواهد برد.
11- یزید را ستایش و احترام می کنند که سعی شده با یزید بن معاویه تطبیق شود. و عیدی به نام عید یزید دارند که معتقدند در روز تولد یزید باید باده گساری کرد و سه روز را روزه گرفت.
12- هر یزیدی باید هنگام طلوع آفتاب رو به مشرق بایستد و آفتاب را ستایش کند.
13- یزیدیان با گفتن «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» سخت مخالفند.
14- طلاق زن نازا، جایز؛ ولی طلاق زن بچه دار، نارواست و اگر شوهر به مسافرتی بیش از یک سال برود زنش بر او حرام است.
15- برخی از خوردنی ها مانند: ماهی، کدو، کاهو و کلم را حرام می دانند.
16- به حسین بن منصور حلاج و شیخ عبدالقادر گیلانی و حسن بصری اعتقاد دارند.
17- پیشوایان مذهبی آنان هفت طبقه اند که هیچ کس حق خروج از طبقه خود و ورود به طبقه دیگر ندارد و با طبقه عوام کاملاً یزیدیان هشت طبقه می شوند بدین ترتیب 1- امیر شیخان 2- باباشیخ 3- شیخ 4- پیر 5- فقیر 6- سخنور (قوال) 7- کوچک ها 8- مرید (طبقه عوام).
18- یزیدیه به تمام پیامبران ایمان داشته و جایگاه ویژه ای برای آن ها معتقدند و نام ابراهیم و لقمان و اسماعیل و سلیمان و داوود و غیره را برای فرزندانشان می نهند، ولی به گفته آن ها جهت حمله مسلمانان بر این طایفه به نام محمد و احمد، علاقه ای به نام های رسول الله ندارند. به گفته پیر جعفو در دهوک عراق: «نحن لا نسمی بمحمد و لا احمد لاننا لا نحب هذه الاسماء و سبب ذلک هوان حملات کثیره علینا من قبل المسلمین باسم محمد لذلک فنحن لا نحن هذالاسم» البته یزیدیه با وجود احترام و اعتقاد به همه انبیا، به ارسال رسول خاصی از طرف خداوند متعال برای خود باور نداشته و فقط ادعای تبعیت از ابراهیم خلیل را دارد. (7)
حاصل سخن آن که، مطالب گسترده ای درباره یزیدیه مطرح شده است و نگارنده در این مقال، تنها درصدد بیان این مطلب بود که یزیدیه یکی از فرقه های کردستان ایران و عراق است و ارتباطی با شیطان پرستی مدرن که توضیحش گذشت، ندارد و هر چند این کیش، اعتقاد ویژه ای نسبت به شیطان دارند. (8)

پی‌نوشت‌ها:

1. حبیب احمدی، جامعه شناسی انحرافات؛ تهران: سازمان سمت، 1384، ص 130.
2. در تدوین جریان شیطان پرستی از مقاله مروری بر شکل گیری گروه های تخدیری با تکیه بر گروه شیطان پرستی، تحقیق: معاونت اجتماعی ناجا و نیز شیطان پرستی، تحقیق: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سایت www.wikipedia.org و سایت های دیگری استفاده شده است.
3. شیطان پرستی، تحقیق گروه عرفان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
4. آزاد سعید سمو، الیزیدیه من خلال نصوصها المقدسه، المکتب الاسلامی، ص 25-28.
5. الزیدیه من خلال نصوصها المقدسه، ص 145-150.
6. سید عبدالرزاق الحسنی، الیزیدیون فی حاضرهم و ماضیهم؛ بغداد: مکتبه الیقظه العربیه، 1402، ص 55-56.
7. الیزیدیه من خلال نصوصها المقدسه، ص 90.
8. برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به منابع ذیل:
کاظم حبیب، الایزیدیه دیانه تقاوم نوائب الزمان، لندن: دارالحکمه، 2003، سید عبدالرزاق الحسنی، الیزیدیون فی حاضرهم و ماضیهم، آزاد سعید سمو، الیزیدیه من خلال نصوصها المقدسه؛ بیروت: المکتب الاسلامی، 1422 ه، مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی؛ بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، 1368، التونجی، محمد "یزیدیان یا شیطان پرستان" ترجمه دکتر احسان مقدس؛ انتشارات عطایی، 1380، نشریه پژوهشی و علمی دانش سرای عالی شماره 1 ادبیات و علوم انسانی، مقاله خانم کامران مقدم، کرد و پیوستگی تاریخی او، تألیف رشید یاسمی، تاریخ یزیدیه و اصل عقیدتهم تألیف عزاوی و یزیدها و شیطان پرستان تألیف و ترجمه جعفر غضبان، تلبیس ابلیس ص 24، http://fa.wikipedia.org, http://mimsad.blogfa.com/post-150.aspx

منبع: خسروپناه، عبدالحسین؛ (1390)، جریان شناسی ضد فرهنگ ها، قم: تعلیم و تربیت اسلامی، چاپ پنجم/1390.